مدیریت ریسک یکی از ارکان اصلی است که هر تریدر باید به آن توجه کند. شاید بتوان گفت، در زمینه ترید، تحلیل درست تنها ۱۰ درصد قضیه میباشد، ۹۰ درصد باقی ماجرا برای ترید، مدیریت ریسک، مدیریت سرمایه و روانشناسی بازار میباشد.
مدیریت ریسک چیست؟
ما دائما در طول زندگی خود در حال مدیریت ریسک هستیم. چه در حین انجام کارهای ساده (مانند رانندگی ماشین) و یا در هنگام تهیه بیمه. در اصل، مدیریت ریسک همه چیز در مورد ارزیابی و واکنش به خطرات احتمالی است.
بسیاری از ما به طور ناخودآگاه آنها را در طول فعالیتهای روزمره مدیریت می کنیم. اما وقتی نوبت به بازارهای مالی و مدیریت کسب و کارها میرسد، ارزیابی ریسکها یک عمل بسیار مهم و حیاتی به حساب میآید.
در علم اقتصاد، میتوان است ریسک را به عنوان چارچوبی توصیف کنیم که نحوه مدیریت و رفتار یک شرکت یا سرمایهگذار است با ریسکهای مالی آن بازار. این ریسکهای مالی در هر کسب و کاری وجود دارند.
برای معاملهگران و سرمایهگذاران، این چارچوب ممکن است شامل مدیریت چندین طبقه دارایی، مانند ارزهای دیجیتال، فارکس، کالاها، سهام، شاخصها و املاک و مستغلات باشد.
انواع مختلفی از ریسک های مالی وجود دارد که می توان آنها را به روش های مختلف طبقهبندی کرد. در این مقاله مروری بر فرآیند مدیریت ریسک ارائه می شود. همچنین برخی از استراتژیها را ارائه میکند که میتواند به معاملهگران و سرمایهگذاران در کاهش ریسکهای مالی کمک کند.
مدیریت ریسک چگونه کار می کند؟
به طور معمول، فرآیند مدیریت ریسک شامل پنج مرحله است: تعیین اهداف، شناسایی ریسک ها، ارزیابی ریسک، تعریف پاسخ ها و نظارت. با این حال، بسته به زمینه، این مراحل ممکن است به طور قابل توجهی تغییر کنند.
تعیین اهداف
اولین قدم این است که اهداف اصلی را مشخص کنید. اغلب به تحمل ریسک شرکت یا فرد مربوط می شود. به عبارت دیگر، چقدر برای حرکت به سمت اهداف خود حاضرند ریسک کنند.
شناسایی خطرات
مرحله دوم شامل شناسایی و تعریف خطرات بالقوه است. هدف آن افشای انواع رویدادهایی است که ممکن است اثرات منفی ایجاد کنند. در محیط کسب و کار، این مرحله همچنین ممکن است اطلاعات جذابی در مورد کسب و کار و بازار هدف به ما ارائه دهد که به طور مستقیم با ریسک های مالی مرتبط نیست.
ارزیابی ریسک
تعریف پاسخ ها
نظارت
مدیریت ریسک های مالی
دلایل متعددی وجود دارد که چرا یک استراتژی یا ستاپ یک ترید ممکن است ناموفق باشد. به عنوان مثال، یک معامله گر می تواند به دلیل حرکت بازار بر خلاف موقعیت قرارداد آتی آنها یا به این دلیل که احساساتی می شود و در نهایت فروش در ضرر، ضرر می کند.
واکنشهای احساسی اغلب باعث میشود که معاملهگران استراتژی اولیه خود را نادیده بگیرند یا دست بکشند. این امر به ویژه در بازارهای نزولی و دوره های تسلیم قابل توجه است.
در بازارهای مالی، اکثر مردم موافقند که داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب به موفقیت آنها کمک می کند. در عمل، این می تواند به سادگی تنظیم دستورات توقف ضرر یا برداشت سود باشد.
یک استراتژی معاملاتی قوی باید مجموعه ای واضح از اقدامات ممکن را ارائه دهد، به این معنی که معامله گران می توانند آمادگی بیشتری برای مقابله با انواع موقعیت ها داشته باشند. همانطور که گفته شد، راه های متعددی برای مدیریت ریسک وجود دارد. در حالت ایده آل، استراتژی های ترید باید به طور مداوم بازنگری و بهبود داده شوند.
در زیر چند نمونه از ریسکهای مالی، همراه با توضیح کوتاهی در مورد اینکه مردم چگونه میتوانند آنها را کاهش دهند، آورده شده است:
سخن نهایی در رابطه با مدیریت ریسک
فراموش نکنیم باز کردن یک پوزیشن همواره دارای ریسک میباشد. باید تلاش کنیم با داشتن استراتژی مدیریت ریسک، همواره در مواجهه با این ریسکها واکنش مناسب داشته باشیم.
به طور کلی، مدیریت ریسک نحوه رسیدگی به ریسک ها را تعریف می کند، اما مطمئناً فقط به کاهش خطرات مربوط نمی شود. همچنین شامل تفکر استراتژیک می شود تا خطرات اجتناب ناپذیر را بتوان به کارآمدترین شکل ممکن پذیرفت.
به عبارت دیگر، شناسایی، ارزیابی و پایش ریسک ها با توجه به زمینه و استراتژی است. هدف فرآیند مدیریت ریسک ارزیابی نسبت ریسک به سود است تا بتوان مطلوب ترین موقعیت ها را اولویت بندی کرد.
ارسال نظر